نوسازی بافتهای فرسوده ، از سال 1388 در شهر تهران با تهیه بستههای حمایتی شامل اعطاء تسهیلات ارزان قیمت و بدون سپرده و بخشودگي هاي عوارض، در کنار مجموعهای از اقدامات هم راستا، از طریق دولت و شهرداری به صورت نسبتاً منسجمی پیگیری شده است. این برنامه موجب افزایش در ساخ چکیده کامل
نوسازی بافتهای فرسوده ، از سال 1388 در شهر تهران با تهیه بستههای حمایتی شامل اعطاء تسهیلات ارزان قیمت و بدون سپرده و بخشودگي هاي عوارض، در کنار مجموعهای از اقدامات هم راستا، از طریق دولت و شهرداری به صورت نسبتاً منسجمی پیگیری شده است. این برنامه موجب افزایش در ساخت و سازها در محدودههای بافت فرسوده شد اما آیا به پایداری اجتماعی بیشتر محلات شهری نیز منجر گردید؟ هدف این مطالعه ، تعیین نتایج مستقیم و پیامدهای بلندمدتتر سیاست گذاری و برنامه ریزی بازآفرینی شهری در حوزههای اصلی پایداری اجتماعی در محلات نوسازی شده است. روش تحقیق از نوع ارزیابی به شیوه کمی و کیفی و با استفاده از ابزارهای پرسشنامه ، مصاحبه ، مشاهده و بررسی اسناد بوده است. حوزه زماني ارزيابي از سال 1386 تا سال 1394 و حوزه مکانی آن محلات شمشیری و شبیری-جی شهر تهران است.از مجموع 101 متغیر سنجش پایداری اجتماعی تعداد 46 متغیر از طریق پرسشنامه ( حجم نمونه 377 نفر در محله شمشیری و 375 در محله شبیری-جی از سرپرستان یا همسران ایشان)، 14 متغیر از طریق مشاهده و 37 متغیر از طریق مصاحبه و اسناد مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در برخی از حوزه ها برنامه بازآفرینی، به پایداری بیشتر محلات و در اغلب حوزهها به ناپایداری و یا عدم تاثیر در وضعیت اجتماعی محلات منجر شده است. همچنین با توجه به پیش بینی روندها ، نتیجهگیری شد که در صورت تداوم نوسازی به شکل کنونی ، تداوم ناپایداری ساخت اجتماعی محلات فرسوده قابل پیش بینی است.
پرونده مقاله
با آغاز قرن بیستویکم، سیاستهای مختلفی به منظور مدیریت پیچیدگیها و عدم قطعیت سیستمهای شهری، بهویژه در مقیاس کلانشهری اتخاذ گردیده که «بازآفرینی شهری» بهعنوان سیاست معطوف به بافتهای مرکزی- میانی و پهنههای ناکارآمد و فرسوده شهری، اهمیت انکارناپذیری در برنامهریز چکیده کامل
با آغاز قرن بیستویکم، سیاستهای مختلفی به منظور مدیریت پیچیدگیها و عدم قطعیت سیستمهای شهری، بهویژه در مقیاس کلانشهری اتخاذ گردیده که «بازآفرینی شهری» بهعنوان سیاست معطوف به بافتهای مرکزی- میانی و پهنههای ناکارآمد و فرسوده شهری، اهمیت انکارناپذیری در برنامهریزی و مطالعات شهری یافتهاست. هدف اصلی این پژوهش، مرور ادبیات، بسط نظری و ارائه الگوی مفهومی بازآفرینی شهری براساس رویکرد تحلیل محتوای کیفی است که در وهله اول، بیش از 300 متن علمی در حوزة بازآفرینی شهری بهصورت هدفمند مطالعه شد و پس از غربالگری نهایی، 73 منبع بهعنوان متون منتخب مورد واکاوی محتوایی قرار گرفت. در گام دوم، مؤلفهها و مقولههای مرتبط با متغیر اصلیِ تحقیق استخراج و دستهبندی گردید. براساس یافتههای تحقیق، مقولههای عمدة بازآفرینی شهری عبارتند از: 1) اصول بازآفرینی شهری؛ 2) سیر تحول سیاستهای بازآفرینی شهری؛ 3) استراتژیهای بازآفرینی پایدار شهری؛ 4) چارچوبهای ارزیابی بازآفرینی؛ 5) نظریههای پشتیبان بازآفرینی؛ و 6) بازآفرینی شهری مبتنی بر کاربری اراضی شهری. در نتیجه، با در نظرگرفتن مفاهیم نظری بسطیافته، الگو و مدل مفهومی بازآفرینی شهری ارائه گردید. شایان توجه است که در میان مقولات مزبور، مسئله بازآفرینی شهری با اتکای بر سیستم کاربری اراضی در مطالعات پژوهشی بیشتر مورد توجه بوده و سپس، مقولة استراتژیهای بازآفرینی پایدار اولویت بیشتری دارد. در مقابل، بر بحث رویکردهای نظری پشتیبان بازآفرینی، سیرتحول سیاست بازآفرینی و چارچوبهای ارزیابی آن نسبت به بقیه موضوعات مورد بررسی، کمتر تأکید شدهاست.
پرونده مقاله